پیشرفت و توسعه علوم و فناوری های شناختی، کم و بیش همچون سایر علوم، حاصل ترکیبی متناسب از پژوهش­های بنیادی و کاربردی است. شاید بتوان مسئله اصلی و مرکزی این حوزه را شناخت کامل مغز-ذهن همراه با کارکردهای آن دانست. در واقع به نظر می­رسد دست یافتن به راه­ حل­ ها و ابزارهای شناخت-محورِ جامع و مانع تابعی از میزان دانش ما از ساختار و عملکرد مغز-ذهن است. اما تا رسیدن به این نقطه آرمانی، که دور می­نماید، می­توان و باید، همراه با تحقیقات بنیادی و توسعه فناوری، با استفاده از دانش و فناوری­های موجود به ارتقای کیفیت زندگی آحاد جامعه همت گمارد، زیرا بسیاری از معضلات فردی و اجتماعی ریشه­ های شناختی داشته و آسیب­های محیطی مخرب نیز با تحت تاثیر قرار دادن قابلیت­های شناختی، همه ­ی شئون زندگی افراد و جامعه را تحت تاثیر قرار می­دهند. از این رو ستاد توسعه علوم و فناوری­های شناختی سیاست­ها و اولویت­های کلان خود در تحقیقات بنیادی و کاربردی به همراه توسعه فناوری را در بازه سال­های ۱۳۹۲-۱۳۹۶در چارچوب اهداف چهار گانه شناخت مغز و ذهن، ارتقا و بازتوانی قابلیت­های شناختی، کاهش اثرات آسیب­ها و مخاطرات محیطی و اجتماعی بر قابلیت­های شناختی و توسعه فناوری­های شناختی جهت ارتقای کیفیت زندگی آحاد جامعه را در چهار دسته مطالعات کاربردی، مطالعات پایه؛ توسعه فناوری و توسعه زیر ساخت به شرح زیر تعریف می­ کند.

لازم به ذکر است که اولویت‌های منتخب و جزئیات آن برای هر فراخوان متناسب با نیازها و پیشرفت‌های صورت گرفته در چارچوب اولویت‌های کلان زیر تعریف می شود. جهت مشاهده‌ی اولویت‌های هر فراخوان به (لینک) مراجعه فرمایید.